بهار زندگانی آمد و رفت
شور و شوق جوانی آمد و رفت
قول باران و نفس تازه پوچ بود
خورشید امید غروب کرد و رفت
زمزمهٔ طبیعتم را کس نشنید
ساکت و خاموش قصّه گو قصّه نگفت و رفت
شکوفه نشکفت و جوانه بخشکید به درخت
!!!بهار رویایی بود که آمد و رفت